داریوش مهرجویی چه مسیری را در طول نزدیک به ۶ دهه طی کرد؟ اهمیت مهرجویی بودن
تاریخ انتشار: ۲۳ مهر ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۸۸۸۸۸۶۳
به گزارش همشهری آنلاین، درباره مهرجویی و فیلمهایش، تاثیرش بر سینمای ایران و چند نسل از کارگردانان و تماشاگران و منتقدان، هرچه بگوییم تحت تاثیر جنایت هولناکی است که ظاهراً بین ساعت ۲۱ تا ۲۲ شنبه ۲۲ مهرماه، در ویلای شخصی این هنرمند رخ داد. شبی که از خاطر علاقهمندان سینمای ایران نخواهد رفت.
موفقترین و حرفهای ترین کارگردان شاخه روشنفکری جریان موج نو، محبوبترین کارگردان طبقه متوسط در طول دستکم یک دهه(از میانههای دهه شصت تا اواسط دهه هفتاد) و خالق مجموعهای از خاطرهانگیزترین فیلمهای این سینما، چهره بیتکراری بود که سینمای ایران ناباورانه از دستش داد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
پ
از شکست «الماس ۳۳» تا موفقیت «گاو» و «دایره مینا»
«الماس ۳۳» اولین فیلم بلند داریوش مهرجویی به عنوان تجربهای شکستخورده معمولاً در کارنامه سازندهاش نادیده گرفته شده، این نادیده گرفتن که حاصل توافق جمعی منتقد و مسئول و تماشاگر بوده، تا حد زیادی از عدم انطباق آثار بعدی استاد با این فیلم بود. سوال مرسوم و متداول منتقدان دهه ۴۰ که چرا فیلم اول کارگردان فیلم «گاو»، «الماس ۳۳» بوده خیلی زود و با فیلمهای بعدی مهرجویی به فراموشی سپرده شد. آنچه نادیده گرفته شد روحیه و حال و هوایی بود که به ساخت یک فیلم چند لحنی انجامیده بود؛ فیلمیکه با موقعیتهای مثلا جدی اش هم شوخی میکرد و ابایی از شلختگی نداشت. رد و سایه «موقعیت جفنگ» که بعد از انقلاب در مورد فیلمهای مهرجویی فراوان به کار برده شد،
در الماس ۳۳ قابل مشاهده است. شکست انتقادی٫ تجارتی فیلم و تغییر مسیر مهرجویی، باعث شد همه از «الماس۳۳»به عنوان فرصتی برای ورود به سینمای حرفهای یاد کنند و پرونده اش را ببندند. دانش آموخته فلسفه، برای گام بعدی سراغ «عزاداران بیل» ساعدی رفت و شهرت و اعتبار را یک جا به دست آورد. در حسن تصادفی تاریخی، «گاو» در کنار فیلم «قیصر» منادی سینمای جوان و متفاوت ایران نام گرفت. فیلمیکه به فستیوال ونیز رفت و مورد توجه قرار گرفت. فیلمیکاملا بی ربط به سینمای جریان اصلی که با سرمایه دولتی ساخته شد. نکته جالب واکنش مهرجویی به توقیف چند ماهه گاو است. ساختن یک فیلم شکست خورده در گیشه و یک فیلم توقیفی باعث شد او سراغ نمایشنامه موفق علی نصیریان برود و «آقایهالو» را در فضایی شهری (در نقطه مقابل فضای روستایی «گاو») و حال و هوایی کمدی (باز در تقابل با جدیت فیلم قبلی اش) بسازد. نکته مهم مهرجویی این دوره در همین تلاش برای بقا و منطبق کردن خود با شرایط است.
ازدل درخشش «گاو» در فستیوال و بازخورد بسیار مثبت فیلم در میان منتقدان و موفقیت گیشهای «آقایهالو» و تثبیت جایگاه، به عنوان فیلمسازی که حرفه ای بودن و تعلق خاطر به فضای روشنفکری را توامان دارد، «پستچی» متولد میشود؛ فیلمی نمادین و روشنفکرانه که ساخته شدنش در دل مناسبات بخش خصوصی را باید به حساب زمانهاش گذاشت که موج نوی سینمای ایران، در دوران اوجش به سر میبرد. مضمون فلسفی پستچی و نمادگراییاش در کنار فرم خودنمایانه و جلوهگرایانهاش، آشکارا سینمای هنری اروپا را به یاد میآورد. فیلم محبوب جریان روشنفکری دهه ۵۰ که هم هنری بود (با میزانسنهای فلینیوار) و هم به کفایت چپگرا (با مضامین دلخواه آن سالها) به همراه مایه استحاله آدمها که از فیلم «گاو» شروع شده بود، جایگاه مهرجویی را در سینمای روشنفکری کاملا تثبیت کرد.
«دایره مینا» نقطه اوج این مرحله از کارنامه مهرجویی است. لحن انتقادی فیلم، اقتباس از داستان «آشغالدونی» ساعدی و مایه استحاله که در دل واقع گرایی اجتماعی مفهوم ملموس تری مییابد، کنار تسلط و پختگی فیلمساز به بهترین فیلم دوره اول فیلمسازی مهرجویی انجامید؛ هرچند توقیف چند ساله اش باعث شد، روند فیلمسازی مهرجویی دچار وقفه شود. دایره مینا وقتی اکران شد که چیزی تا پیروزی انقلاب نمانده بود.
مهرجویی دوران گذار
بعد از پیروزی انقلاب، سینما به عنوان یکی از مظاهر بازمانده از رژیم گذشته، مشروعیتش را با جمله بنیانگذار انقلاب اسلامی درباره فیلم «گاو» به دست آورد. البته مهرجویی مثل بقیه رفقای موج نوییاش، در اولین ساخته پس از انقلابش به مشکل برخورد. او مثل گذشته سراغ اقتباس ادبی رفت و این بار داستان «حیات پشتی مدرسه عدل آفاق» دستمایهاش قرار گرفت تا در نهادی دولتی (کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان) «مدرسه ای که میرفتیم» را بسازد. اولین فیلم بعد از انقلاب مهرجویی مثل فیلمهای هم نسلانش به مشکل خورد. نیمه اول دهه ۶۰ از دست رفت و از مهاجرت مهرجویی به فرانسه فقط فیلم ناموفق «سفر به سرزمین آرتور رمبو» بیرون آمد. در فاصله سالهای پایانی دهه ۵۰ تا اوایل دهه ۶۰ سینمای ایران در دوران گذار و تزلزل مدیریت و نامشخص بودن معیارها و خط قرمزها برای فیلمسازی به سر میبرد؛ دورانی که معلوم نبود چگونه باید فیلم ساخت و تکلیف فیلمسازان بازمانده از گذشته چیست؟ اگر این دوره را کنار سالهایی که مهرجویی درگیر توقیف دایره مینا و پروژه ناکام «الموت» بگذاریم، میتوانیم بگوییم یک دهه از عمر او در این فاصله به هدر رفت.
فیلمساز محبوب طبقه متوسط
بازگشت از فرانسه و ساخت «اجاره نشینها» به عنوان کمدی شهری (در روزگاری که کسی کمدی نمیساخت) آغازی بر پربارترین فصل زندگی هنری مهرجویی است؛ هوش و قدرت انطباق برگ برنده مهرجویی این دوران است. (دورانی که یک دهه طول کشید). مهرجویی در اجارهنشینها از جدیت فیلمهای شاخصاش (مشخصا گاو، پستچی و دایره مینا) فاصله گرفت و در عوض توانایی اش در ساخت و پرداخت سکانسهای کمدی را با رعایت قواعد بازی را نمایان کرد. طراوت و تازگی اجاره نشینها به عنوان کمدی ای که تماشاگر مشابه اش را در سینمای ایران ندیده بود؛ برای اولین بار مهرجویی را با مفهوم موفقیت تجاری در سطح گسترده اش آشنا کرد؛ پرفروشترین فیلم سینمای ایران در سال ۶۶ و یکی از ۱۰ فیلم پرمخاطب بعد از انقلاب؛ تصویری تازه از کارگردان فیلمهای روشنفکری میساخت؛ کارگردانی که طبقه متوسط را جذب سالنهای سینما میکرد.
اگر از «شیرک» به عنوان تجربه ای ناموفق برای تکرار موفقیت فیلم گاو، بگذریم بقیه فیلمهای مهرجویی در این دوران جزو آثار مهم سینمای بعد از انقلاب هستند و قاعدتاً مهم ترینش هم فیلم «هامون» است که مفاهیم روشنفکرانه را در پیوند با ملودرام به فیلمی برای تماشاگر گسترده تبدیل میکند و روایت غیر خطی اش با حکایت زیست آشفته کاراکتر محوری اثر(حمیدهامون) انطباقی جالب توجه یافت. فیلمیکه توجه رسمی(سیمرغهای جشنواره هشتم فجر)، موفقیت در گیشه (یکی از فیلمهای پرفروش سال ۶۹) را به دست آورد و جالب اینکه این بار، منتقدان آخرین گروهی بودند که بر ارزشهای فیلم صحه گذاشتند(بیشتر نقدهای نوشته شده برهامون در زمان جشنواره و اکران اول لحن منفی داشتند و فیلم در گذر زمان محبوب منتقدان شد).درهامون باز هم قدرت انطباق مهرجویی و توانایی اش در پیوند برقرار کردن میان مضامین دلخواه شخصی با آنچه روح زمانه خوانده میشد به چشم آمد. در این سالها مهرجویی موفق ترین کارگردان سینمای ایران است که با ملودرامهایش میتواند به مسائل روز جامعه بپردازد و هم در مواجهه با مشکلات (مثل گرفتاری ۷ ساله «بانو» در دستگاه ممیزی) به سرعت راهکار برون رفت از بن بست را بیابد.
آنچه مهرجویی در این دوران به آن توجه میکند، انتخاب کاراکترهای اصلی اش از میان زنان است؛ واکنش او به حضور اجتماعی زن در دوران بعد از انقلاب، مجموعه ای از فیلمهای زن محور است که با توجه و تسلط تکنیکی مهرجویی و تواناییهای اجرایی اش به آثار مورد توجه منتقدان و تماشاگران تبدیل میشوند؛ دوران «سارا» (که تصویر متفاوتی از زن ایرانی در سینمای ایران ارائه میداد)، «پری» (که مضامین فلسفی اش الزاما از سوی تماشاگران فهمیده نمیشد ولی مبین ابهام دلپذیری برای علاقمندانش بود) و «لیلا» (که از دل قصه ای عامه پسند، به لطف لحن متناسب و میزانسن، به شکلی شگفت انگیز، با سینمای روشنفکری پیوند مییافت) و در نهایت «درخت گلابی» (که گذشته را به حال پیوند میزد و باز هم پیروزی شکوهمند «اجرا» و میزانسن بود) درخشان ترین فراز فیلمسازی مهرجویی را رقم زد. در این سالها مهرجویی فیلمساز محبوب طبقه متوسط است. فیلمساز محبوب منتقدان و الگویی برای کارگردانهای جوان که هر فیلمش تجربه ای پربار در طراحی نماهایی است که با دقت و مهارتی مینیاتور گونه و توجه به جزئیات تکنیکی آکنده از ظرافت است.
رها شدگی از تکنیک
نیمه دوم دهه ۷۰ جامعه ایران تحولات سیاسی اجتماعی گسترده ای را تجربه کرد؛ دوران تازه ای آغاز شد و مهرجویی هم در این دوران همچنان فیلم ساخت و کنارش نوشت و ترجمه کرد؛ از جمله ترجمه کتاب «جهان هولوگرافیک» که مهرجویی از آن به شدت تاثیر گرفت. کتاب مایکل تالبوت گرچه منتقدان جدی ای داشت که آن را شبه علم و کاریکاتوری از افسانههای علمیمینامیدند که فاقد مبنای عقلانی است ولی در مقابل دوستداران پرشماری هم داشت و تاثیرش هم بر مهرجویی را میتوان در تغییر لحن و رویه فیلمسازی اش دید. از اواخر دهه ۷۰ مهرجویی نوعی یله گی را در مشی فیلمسازی اش به کار گرفت که خیلی مسبوق به سابقه نبود؛ نماهای دقیق طراحی شده و میزانسنهای چشمگیر و حرکت دوربینهای ماهرانه و آن فیدهای رنگی و دیزالوهای هنرمندانه، جای خودشان را به فرمهای ساده و راحت و دوربین روی دستی دادند که خیلی نگران ناموزون شدن قابها نیست. یکی از فن سالارترین کارگردان سینمای ایران، سبک فیلمسازی و ابزارهای بیانی اش را تغییر داد و در هر فیلمیکوشید تا این رها شدگی از تکنیک را به نمایش بگذارد. مهرجویی «مهمان مامان» و «سنتوری» (به عنوان موفق ترین فیلمهای فیلمساز در دو دهه اخیر) بیش از این که نسبتی با آثار به دقت طراحی شده قبلی اش داشته باشد، دلمشغول تجربههای تازه ای است که قرار است در درجه اول تاثیر گذار و دلپذیر باشند.
داستان مرادی کرمانی در «مهمان مامان» و برداشت آزاد از «عقاید یک دلقک» هانریش بل، منابعی هستند که تخصص قدیمیاو (اقتباس از آثار ادبی) را موکد میکنند ولی واضح است که اینها هیچ ارتباطی با اقتباس از مثلا ساعدی در قبل از انقلاب یا ایبسن و سالینجر در «سارا» و «پری» ندارند. مهرجویی فیلم به فیلم، از آثار شاخص اش فاصله گرفت و دنبال تجربههای غریبی چون «آسمان محبوب» هم رفت. در دهه ۹۰ از فیلم ساده شهری «نارنجی پوش» تا کمدی «چه خوبه که برگشتی» تا ملودرام «اشباح» تماشاگر با تصویر تازه ای از مهرجویی مواجه شد؛ کارگردانی که هیچ فهرستی از بهترینهای تاریخ سینمای ایران بدون آثار او نمیتواند تدوین شود، در آخرین فصل فعالیت هنری اش تغییر رویکرد داده و ابزارهای بیانی اش را عوض کرده بود ... «لامینور» را با این مقدمه و در نظر گرفتن تغییر و تحولات فکری سازنده اش بهتر میتوان درک کرد؛ فیلمیکه نه تنها به دایره مینا وهامون که حتی با «سنتوری» (با موضوع مشابه پرداختن به موسیقی) هم متفاوت است. کارگردانی که در بیان و اجرا به دنبال سادگی است و دیگر پیچیدگیهای عوالم روشنفکری برایش جذابیتی ندارد. «لامینور» ادامه منطقی مسیری بود که مهرجویی در این سالها طی کرده بود. آخرین فیلم یکی از مهمترین و شاخص ترین کارگردانان تاریخ سینمای ایران که به همراه وحیده محمدی فر همسر و همراه فیلمنامه نامه نویسش در شب هولناک ۲۲ مهر ماه ۱۴۰۲، رشته حیاتش گسسته شد. چه کسی فکر میکرد کارنامه کارگردان «هامون» با خون بسته شود؟
کد خبر 797512 منبع: همشهری آنلاینمنبع: همشهری آنلاین
کلیدواژه: ترین کارگردان بعد از انقلاب اجاره نشین ها سینمای ایران دایره مینا طبقه متوسط ترین فیلم سال ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.hamshahrionline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «همشهری آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۸۸۸۸۸۶۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
ظرفیتهای اقتصادی افغانستان برای ایران حائز اهمیت است
محمد کرمی در نشست امکان سنجی و تسهیل روند همکاری های اقتصادی میان دو کشور جمهوری اسلامی ایران و افغانستان که در محل فرمانداری شهرستان زهک برگزار شد، اظهار کرد: امیدوارم خداوند متعال به همه ما توفیق عنایت کند تا بتوانیم در سایه قرآن کریم و رهنمودهای اسلام روزبه روز در انسجام و وحدت امت اسلامی برای پیشبرد اهداف اسلام عزیز تلاش کنیم.
وی ادامه داد: تاکید مقام معظم رهبری (مدظله العالی) همواره مبنی بر وحدت بین امت اسلام برای پیشرفت اسلام و اجرای فرمان الهی در کل دنیا است که این رسالت همه ما مسلمانان است.
استاندار سیستان و بلوچستان با اشاره به اینکه پیرو سفر معاون نخست وزیر حکومت سرپرست افغانستان به جمهوری اسلامی ایران توافقات خیلی خوبی انجام شده است، عنوان کرد: در راستای اجرایی شدن این توافقات جلسات و پیگیری های خوبی انجام شده است که باید ۲ کشور از توان یکدیگر برای پیشبرد اهدافشان بهره بگیرند.
کرمی خاطرنشان کرد: اقتصاد افغانستان برای جمهوری اسلامی بسیار مهم است و هر آنچه اقتصاد افغانستان قوی شود انگار اقتصاد جمهوری اسلامی قوی شده است بنابراین در کنار هم از موهبت های الهی که خداوند متعال در اختیار ما قرار داده بهره میبریم.
وی با بیان اینکه توافقات خوبی در خصوص ترانزیت و راه آهن به دلیل انتقال بار به دلیل اهمیت موضوع تجارت انجام گرفته است، گفت: در خصوص روان و تسهیل شدن تجارت حقوق گمرکی و ... باید توافقاتی داشته باشیم که به راحتی تجارت شکل بگیرد تا هر ۲ کشور از ظرفیتهای خوبی که مرز دارد بهره مند شوند.
استاندار سیستان و بلوچستان افزود: تشکیل شرکت های مشترک و سرمایه گذاری های مشترک میتواند کمک کند تا ۲ کشور از ظرفیتهای یکدیگر بهره بگیرند.
وی ادامه داد: در سفرهای قبلی نیز توافقاتی صورت گرفته و بخشی از آن نیز انجام شده که نیاز است روند تجارت برای دو طرف تسهیل شود.
وی با بیان اینکه توسعه بخش پایانه ها بسیار مهم است، عنوان کرد: باید به شکلی عمل کنیم که ترانزیت راحت انجام شود تا بتوان از ظرفیت مرز به بهترین نحو استفاده کرد.
باشگاه خبرنگاران جوان سیستان و بلوچستان زاهدان